تابستان 1404 برای صنایع انرژیبر ایران، به ویژه فولادسازان، یکی از دشوارترین دورههای عملیاتی دهه اخیر بود. محدودیتهای شدید برق، کاهش ساعات تأمین انرژی و قطعهای مکرر، بسیاری از واحدهای فولادی را با افت تولید، افزایش موجودی انبار، فشار نقدینگی و حتی زیان عملیاتی مواجه کرد. مسالهای که در ادامه میزان صادرات هر واحد را هم تحتتاثیر قرار میداد.
در چنین شرایطی، عملکرد شرکت آهن و فولاد ارفع یک «استثنا» در صنعت فولاد محسوب میشود، استثنایی که ریشه آن در مدیریت فعال بحران انرژی و پذیرش یک تصمیم پرریسک، اما اقتصادی نهفته است، خرید برق با قیمتی حدود 2.5 برابر نرخ دولتی برای جلوگیری از توقف تولید.
بر خلاف تصور رایج، تصمیم «ارفع» تنها یک اقدام عملیاتی برای تأمین برق نبود، بلکه یک انتخاب اقتصادی آگاهانه با درک عمیق از هزینههای پنهان توقف تولید بود. در صنعت فولاد، توقف واحدهای احیای مستقیم یا ذوب تنها به معنای کاهش تولید در همان مقطع نیست، بلکه زنجیرهای از هزینهها و تبعات را به دنبال دارد از جمله افت راندمان، افزایش ضایعات، اختلال در تحویل سفارشها، کاهش اعتبار تجاری و فشار مضاعف بر سرمایه در گردش.
«ارفع» با درک این واقعیت، افزایش مستقیم هزینه انرژی را به عنوان بهای «حفظ تولید پایدار» پذیرفت، تصمیمی که در نهایت، مسیر عملکرد مالی شرکت را از بسیاری از رقبا جدا کرد.
اثر مستقیم بر درآمد، رشد در دل بحران
اعداد شش ماهه نخست سال 1404 گویای این تفاوت هستند. درآمد عملیاتی «ارفع» با رشد 58 درصدی از 83 هزار میلیارد ریال در سال 1403 به بیش از 131 هزار میلیارد ریال در سال جاری رسید. این رشد نه حاصل افزایش اسمی قیمتها، بلکه نتیجه حفظ ظرفیت واقعی تولید در دورهای است که بسیاری از فولادسازان با افت شدید تولید مواجه بودند.
در واقع، «ارفع» توانست در بازاری که عرضه به دلیل محدودیت انرژی کاهش یافته بود، سهم خود را حفظ و حتی تقویت کند. این موضوع، جایگاه شرکت را به عنوان یک تأمینکننده قابل اتکا در بازار داخلی و صادراتی تثبیت کرده و ریسک از دست رفتن مشتریان بلندمدت را به حداقل رسانده است.
حاشیه سود، افت کنترلشده به جای سقوط
طبیعی است که خرید برق گرانتر، خود را در ساختار هزینهها نشان دهد. سود ناخالص شرکت در سال 1404 حدود 12 درصد کاهش یافته و حاشیه سود ناخالص از 27.7 درصد به 15.4 درصد رسیده است. اما تحلیل این ارقام بدون در نظر گرفتن شرایط صنعت، تصویر ناقصی ارائه میدهد.
در واقع، «ارفع» یک معاوضه اقتصادی انجام داده است: افزایش هزینه انرژی در برابر جلوگیری از زیانهای بسیار بزرگتر ناشی از توقف تولید. مقایسه با سناریوی محتمل عدم خرید برق نشان میدهد که در صورت توقف، درآمد عملیاتی میتوانست به کمتر از 60 هزار میلیارد ریال سقوط کند و حاشیه سود عملیاتی به زیر 5 درصد برسد، وضعیتی که برای بسیاری از فولادسازان در تابستان 1404 رخ داد.
اما سود عملیاتی «ارفع» تنها 9 درصد کاهش یافته و حاشیه سود عملیاتی در سطح 13 درصد باقی مانده است. این عدد در صنعتی که میانگین حاشیه سود عملیاتی آن بین 8 تا 15 درصد نوسان دارد، یک موفقیت محسوب میشود. حفظ سود عملیاتی در این سطح، نشان میدهد که مدیریت شرکت توانسته فشار هزینه انرژی را بدون ورود به زیان یا نقطه سر به سر مهار کند.
از منظر تحلیلی، این عملکرد نشاندهنده بلوغ در مدیریت ریسک و توانایی تصمیمگیری در شرایط عدم قطعیت است، ویژگیای که بازار سرمایه به آن پاداش میدهد.
تأثیر بر جایگاه شرکت در صنعت فولاد
مدیریت موفق بحران انرژی، جایگاه «ارفع» را در چند بعد تقویت کرده است. نخست، از منظر عملیاتی، شرکت توانسته تداوم تولید خود را حفظ کند و در بازاری متلاطم، ثبات عملکرد داشته باشد. دوم، از منظر اعتباری، «ارفع» به عنوان شرکتی شناخته میشود که در شرایط بحرانی نیز به تعهدات خود پایبند است. مزیتی که در قراردادهای صادراتی و داخلی اهمیت بالایی دارد. سوم، از منظر رقابتی، حفظ تولید در زمان افت عرضه رقبا، به معنای افزایش قدرت چانهزنی در بازار است.
چرا این تصمیم برای سهامداران خبر خوبی است؟
برای سهامداران، مهمترین پرسش این است که آیا این تصمیم به خلق ارزش منجر شده یا خیر. پاسخ، با توجه به دادهها، مثبت است. افزایش درآمد عملیاتی، تثبیت جریان نقدی و جلوگیری از زیان عملیاتی، همگی عواملی هستند که ریسک سرمایهگذاری را کاهش میدهند. هر چند حاشیه سود کاهش یافته، اما این کاهش کنترلشده است و در مقابل، از افت شدید ارزش شرکت جلوگیری کرده است.
به بیان سادهتر، مدیریت «ارفع» توانسته «بدترین سناریو» را حذف کند و شرکت را در مسیر سودآوری پایدار نگه دارد. بازار سرمایه به طور معمول چنین تصمیمهایی را به عنوان نشانهای از مدیریت کارآمد و آیندهنگر ارزیابی میکند.
تصمیم شرکت آهن و فولاد ارفع برای خرید برق با قیمت بالاتر از نرخ دولتی، نمونهای روشن از مدیریت فعال بحران در صنعت فولاد ایران است. این تصمیم اگرچه در کوتاهمدت حاشیه سود را کاهش داده، اما در سطح کلانتر، تولید را حفظ کرده، درآمد را افزایش داده، جایگاه رقابتی شرکت را تقویت کرده و منافع سهامداران را صیانت کرده است.
«ارفع» نشان داد که در شرایط بحران، انتخاب «کم هزینهتر» الزاماً انتخاب «بهتر» نیست، گاهی پذیرش هزینه بالاتر، تنها مسیر حفظ ارزش و ثبات بلندمدت است.
.jpg)




0 دیدگاه