تامین مالی جمعی؛ چیستی و الزامات کارکردی در بخش کشاورزی

ققنوس برخاسته از خاکستر بحران ۲۰۰۸

ققنوس برخاسته از خاکستر بحران 2008
کدخبر : 563373

وهب متقی نیا - کارشناس بانکی

اقتصاد پویا و بر مدار صعود ایالات متحده، تردیدی برای بانک‌ها باقی نگذاشته بود که در اعطای وام‌های مسکن از هم پیشی بگیرند؛ چنانکه بعضا بانک‌ها تا ۹۵ درصد ارزش مسکن را به مشتریان وام می‌دادند. این حجم از تزریق مالی، شرکت‌های اقماری املاک را نیز ترغیب به دریافت وام‌های کلان و خرد کردن آن در قبال فروش مسکن اقساطی کرد. روندی که از سال ۱۹۹۷ در آمریکا آغاز شد، در سال ۲۰۰۵ به اوج رسید و تنها یک سال بعد با درماندگی خانواده‌های طبقه متوسط در پرداخت اقساط، نشانه‌های بحران به چشم آمد. طی کمتر از دو سال بانک‌ها مالک تعداد قبل توجهی از خانه‌‌هایی شدند که به عنوان وثیقه توقیف کرده و روی دست‌شان مانده بود؛ بحران آغاز شد: بحران مالی جهانی ۲۰۰۸.

نخستین واکنش بانک‌های سرپا مانده البته با کمک ۱۸۰میلیارد دلاری خزانه‌داری آمریکا برای گذر از آتش همه‌گیر، سخت‌گیری در پرداخت و حفظ منابع با چنگ و دندان بود؛ اما کسب‌وکارهای خرد و متوسط به عنوان ستون فقرات و نبض تپنده اقتصاد که نیازمند منابع مالی بودند، معطل بانک‌ها نمانده و سراغ رویه‌ای رفتند که از جامعه آموخته بودند؛ خلاقیت آنها در متقاعد کردن جامعه برای مشارکت در طرح‌های جسورانه، سبب برخاستن ققنوسی از خاکستر آتش خاموش شده بحران شد که ابتدا سرمایه‌گذاری جمعی و به مرور «تامین مالی جمعی» نام گرفت.  

تامین سرمایه از اجتماع یا سرمایه‌گذاری جمعی پیش از بحران مالی هم کاربرد داشته اما به طور معمول در کارهای عام‌المنفعه؛ به این ترتیب که سرمایه مورد نیاز اهدافی چون چاپ یک کتاب و یا به ثمر نشستن یک اثر هنری چون یک نمایش با مشارکت گروهی از افراد تامین می‌شد و مشارکت‌کنندگان نیز انتظار انتفاع مالی از این مشارکت نداشتند. اما بعد از بحران مالی ۲۰۰۸، نیاز مبرم کسب‌وکارهای کوچک و خلاق به منابع مالی محدود و سخت‌گیری بانک‌ها در تامین این منابع، زمینه‌ساز هدایت کارآفرینان و صاحبان کسب‌وکارهای نوپا به این رویه نویافته شد. گام نخست این شیوه تامین مالی بر پایه اعتماد طرفین بود و کسب‌وکارها برای تامین مالی با لحاظ کردن انتفاع برای تامین‌کننده، به سراغ نزدیکان و اطرافیان رفتند.  توسعه قابل توجه این کسب‌وکارهای نوین مبتنی بر بستر وب، صاحبان سرمایه را به مشارکت در استارتاپ‌های پرریسک و خطرپذیر، ترغیب و البته و روند رشد شیوه نوین را تسریع کرد و به موازات بسط آن، طبیعتا مناسبات تعامل دو سویه این طیف یعنی سرمایه‌گذار و سرمایه‌پذیر هم شکل گرفت.

مرحله نخست سرمایه‌گذاری جمعی، همانطور که گفته شد کمک مالی بود که از سوی نزدیکان و بر پایه اعتماد تامین می‌شد؛ گام بعدی، مرحله پاداش نام گرفت که بر اساس آن کمپین‌ها و کارزارها برای تامین مالی به مشارکت‌کنندگان پاداش می‌دانند. به عنوان نمونه هدایای تبلیغاتی تیم‌های ورزشی در این گروه جای می‌گیرد. اما برخی کسب‌وکارهای نیازمند به سرمایه‌گذاری‌ جمعی، پا را از پاداش فراتر نهاده و به سرمایه‌گذاران اجازه می‌دهند تا در ازای تامین بودجه، بخشی از سهام آن کسب و کار را در اختیار داشته باشند. این کمک‌ها نوعی سرمایه‌گذاری است که در آن شرکت‌کنندگان بر اساس میزان سرمایه‌ای که به میان می‌گذارند، سهمی را دریافت می‌کنند.

و اما در آخر، گزینه تامین مالی بر پایه بدهی مطرح می‌شود؛ مرحله‌ای که بانک‌ها به عنوان حلقه واسط تامین‌کننده و کسب‌وکار قرار می‌گیرد و فرآیند قرض‌گیرنده و قرض‌دهنده را به نوعی تضمین می‌کند. این مرحله شاید پیچیده‌ترین شیوه تامین مالی جمعی باشد، اما توجه به افزایش رو به رشد کسب‌وکارها به منابع مالی و البته اشتیاق سرمایه‌گذار برای حضور در کسب‌وکارهای نوآورانه، میل به حضور ضلع سوم یعنی بانک‌ها در پروسه تامین مالی جمعی رو به فزونی است.

نخستین تلاش بانک‌ها برای حضور در پروسه تامین مالی جمعی را به «موسسه تامین سرمایه خرد کیوا» در انگلستان نسبت می‌دهند که پلتفرمی را برای «قرض‌دهی فرد به فرد» با هدف اعطای وام به کشورهای آفریقایی طراحی کرد. در این پلتفرم متقاضیان از کشورهای فقیر، جزئیات کسب‌وکار و فعالیت خود را در پلتفرم معرفی کرده و تقاضای قرض از اجتماع می‌کردند؛ پلتفرم نیز تقاضاها را با وسواس بسیار بررسی کرده و در صورت احراز شرایط دریافت، قرض‌گیرنده را به قرض‌دهنده معرفی می‌کرد و در نهایت به مانند وام اعطایی، قرض‌گیرنده متعهد به بازپرداخت منابع مالی مبنی با نرخ بهره توافقی می‌شود.

در ایران نیز به فراخور توسعه استارتاپ‌ها، در یک دهه گذشته تامین مالی جمعی نیز شکل جدی‌تری به خود گرفت. چنانکه حتی برخی نهادهای بالادستی وارد چرخه شدند و به منظور ترویج این مدل نوآورانه، نقش ایفا کردند. در دوره زمانی مورد اشاره علاوه بر غالب شدن الگوی توسعه استارتاپی در جامعه، به دو دلیل کمبود منابع پایه آب و خاک و پررنگ تر شدن اهمیت امنیت غذایی، استارتاپ‌های بخش کشاورزی با سرعتی بیش از سایر بخش‌ها رشد کردند و بخش با طیف متعددی از طرح‌های خلاقانه نیازمند منابع مالی در بخش کشاورزی مواجه شد. به همین رو بانک کشاورزی به عنوان نهاد مالی حامی بخش کشاورزی با هدف اثربخشی این گونه تامین مالی وارد چرخه شده و تاکنون دو مرحله رویدادهای استارتاپی در بخش کشاورزی برگزار کرده و کسب‌وکارهای برگزیده را به جامعه سرمایه‌گذاران معرفی کرده است.

تأمین مالی جمعی در بخش کشاورزی با اینکه در زمره سرمایه‌گذاری‌های دارای ریسک بالا و خطرپذیر برای سرمایه‌گذاران به شمار می‌رود، اما در مقابل سه مزیت را برای سرمایه‌گذار دارد؛ نخست اینکه تنها به دنبال سرمایه‌گذاران کلان با منابع مالی بالا نبوده و منابع مورد نیاز خود را از طریق اجتماع تامین می‌کند، مورد دوم آنکه در طرح‌های منتخب و معرفی و تایید شده از سوی حلقه‌های واسط چون بانک‌ها و نهادهای تخصصی، امکان موفقیت کسب‌وکار بالا بوده و سودآوری بیش از پیش‌بینی برای سرمایه‌گذار محقق خواهد شد و در نهایت سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی و تامین امنیت غذا، هدایت سرمایه‌های خرد و نقدینگی جامعه به زیربخشی خواهد بود که بزرگترین دغدغه آینده بشر است.

آیا این خبر مفید بود؟
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
ارسال نظر: