هوشنگ ابتهاج | فوت هوشنگ ابتهاج | علت فوت هوشنگ ابتهاج | هوشنگ ابتهاج شاعر
پیکر هوشنگ ابتهاج به ایران رسید | جزئیات مراسم تشییع پیکر هوشنگ ابتهاج مشخص شد
پیکر هوشنگ ابتهاج پس از دو هفته تأخیر بالاخره وارد فرودگاه امام خمینی شد.
هوشنگ ابتهاج شاعر و پژوهشگر ادبی بزرگ ایرانی در سن 94 سالگی درگذشت. مرگ هوشنگ ابتهاج بدون شک غم بزرگی خواد بود. هوشنگ ابتهاج وصیت کرده است که مرا پای درخت ارغوانم به خاک بسپارید. پیکر هوشنگ ابتهاج به زودی تشییع خواهد شد. پیکر هوشنگ ابتهاج پس از دو هفته تأخیر بالاخره به ایران رسید.
پیکر هوشنگ ابتهاج که قرار بود، چهارشنبه هفته گذشته به ایران منتقل شود و با درخواست قضایی یکی از دختران او، یک هفته به تعویق افتاده بود، دقایقی پیش(چهارشنبه، دوم شهریورماه) به فرودگاه بینالمللی امام خمینی (ره) تهران وارد شد.
مراسم تشییع او روز جمعه (چهارم، شهریورماه) از ساعت ۸ صبح در مقابل تالار وحدت برگزار میشود. پس از آن، با انتقال به رشت، بعدازظهر روز جمعه مراسم تدفین نیز در باغ محشتم رشت برگزار خواهد شد.
شعری از سایه درباره ایران:
«در نهانخانه جان، جای گرفته است چنان
که به دل میگذرد گاه که من خود آنم
گفتم این کیست که پیوسته مرا میخواند
خنده زد از بُن جانم که منم، ایرانم
گفتم ای جان و جهان، چشم و چراغِ دل من
من همان عاشق دیرینه جانافشانم
به هوای تو جهان گرد سرم میگردد
ورنه دور از تو همین سایه سرگردانم»
زنده یاد ابتهاج، سال ۱۳۰۶ در رشت متولد شد و در ۲۰ سالگی اولین کتابش را با نام «نخستین نغمهها» منتشر کرد. او سرودن غزل را در کنار سرودن شعر در قالبهای دیگر سنتی تجربه کرد. همچنین نمونههایی از شعر نو در بین آثار این شاعر به چشم میخورد. شعر تصنیف مشهور «سپیده» که با عنوان «ایران ای سرای امید» شناخته میشود، از سرودههای ابتهاج است.
ابتهاج در تیرماه ۱۴۰۱ به دلیل نارسایی کلیوی در بیمارستانی در شهر کلن آلمان بستری و تحت درمان قرار گرفته بود، بامداد چهارشنبه ۱۹ مرداد در ۹۵سالگی درگذشت.
بیشتر بخوانید: علت عدم انتقال پیکر هوشنگ ابتهاج به ایران مشخص شد | پشت پرده جلوگیری دولت آلمان از انتقال پیکر هوشنگ ابتهاج به ایران چیست؟
بدنبال شکایت یکی از فرزندان هوشنگ ابتهاج به دستگاه قضایی کشور آلمان دادستانی آلمان از انتقال پیکر وی به ایران ممانعت کرده و همه چیز را به آینده موکول کرد!
سایت خانه موسیقی ایران گفت: به نقل از منابع آگاه و اطرافیان زنده یاد هوشنگ ابتهاج اختلافات جدی میان فرزندان سایه باعث شده انتقال پیکر او به ایران متوقف شود و با توجه به اینکه این ماجرا در حال حاضر در محاکم قضایی آلمان در حال پیگیری است مشخص نیست پیکر این شاعر دیرپا و پرآوازه چه زمانی به کشورمان منتقل میشود.
بر اساس این گزارش دادستانی آلمان به دلیل شکایت یکی از دختران این شاعر فقید، ضمن ممانعت از انتقال پیکر وی به کشور تصمیم گیری در این مورد را به ارائه نتایج تحقیقات موکول کرده است. همچنین با پی گیریهای بعمل آمده مشخص شد که دادگاه رسیدگی به شکایت فرزند سایه روز دو شنبه هفته جاری برگزار میشود.
از مهمترین آثار ابتهاج، تصحیح غزلهای حافظ است که با عنوان حافظ به سعی سایه نخستین بار سال ۱۳۷۲ توسط نشر کارنامه به چاپ رسید و بار دیگر با تجدید نظر و تصحیحات تازه منتشر شد. سایه سالهای زیادی را صرف پژوهش و حافظشناسی کرده که این کتاب حاصل همه آن زحمتهاست و در مقدمه حافظ به سعی سایه، آن را به همسرش تقدیم کرده است.
منزل شخصی سایه که خود آن را ساخته است، سال ۱۳۸۷ با نام خانه ارغوان به ثبت سازمان میراث فرهنگی رسیده است. دلیل این نامگذاری وجود درخت ارغوان معروفی در حیاط این خانه است که سایه شعر معروف ارغوان خود را برای آن درخت گفته است، این شعر توسط علیرضا قربانی خوانده و در قالب آلبوم موسیقی حریق خزان به آهنگسازی مهیار علیزاده منتشر شده است.
یلدا ابتهاج دختر این شاعر ۲۰ مرداد در صفحه شخصی خود در فضای مجازی با اشاره به هماهنگی با مسئولان ایران برای خاکسپاری پیکر پدرش، اعلام کرد: تشییع پدرم از کنار درخت ارغوان انجام خواهد شد و از آنجا برای خاکسپاری به شهر رشت خواهیم رفت.
هوشنگ ابتهاج همواره این خاطره را تکرار می کرد: یک روحانی یا اهل دل در زمان کودکی ، دربارۀ من گفته یا نوشته بود که آیندۀ تو با «سخن» گره میخورد و خانوادۀ پرجمعیتی تشکیل میدهی و ۹۴ سال زندگی میکنی!
هوشنگ ابتهاج در بیان خاطرهای گفته بود هشت نُه ساله بوده که یکی از هم کلاسیهای او از هوشنگ ابتهاج و دو نفر دیگر میخواهد نام خودشان و نام مادر و نه پدرشان را روی یک برگ کاغذ بنویسند تا شباهنگام نزد پدر برد و آیندۀ آنان را پیشگویی کند.
۹۴ سال زندگی میکنی!
آن مرد گویا روحانی و اهلدل بوده و چند مورد را برای هر یک مینویسد. سایه میگوید چون از آن دو نفر بعدها جدا شدم نمیدانم آنچه دربارۀ آنان گفته بود تحقق یافت یا نه. اما دربارۀ من گفته یا نوشته بود که آیندۀ تو با «سخن» گره میخورد و خانوادۀ پرجمعیتی تشکیل میدهی و ۹۴ سال زندگی میکنی!
این خاطره را روزی در اتومبیل و در بازگشت از مطب پزشکی در میدان آرژانتین تهران برای دکتر شفیعی کدکنی نقل میکند و استاد میگوید: آن دو مورد که محقق شد ( هم سخن هم فرزند و خانواده) پس این سومی هم میشود و همان ۹۴ سال درست است.
منبع: ایسنا/فرارو