آقایی، کارشناس صعنت فولاد:

حذف مجوز ساخت کارخانجات زنجیره فولادباکدام منطق وکدام منابع زیرزمینی ؟

حذف مجوز ساخت کارخانجات زنجیره فولادباکدام منطق وکدام منابع زیرزمینی ؟
کدخبر : 542994

کیانوش آقایی،کارشناس صعنت فولاد در مورد موضوع صنعت فولاد یادداشت وارده ای منتشر کرد.

به گزارش شما و اقتصاد: درخبرهای هفته گذشته آمده بودکه "وزارت صمت به دنبال طرحی است که‌ متقاضیان احداث کارخانجات فولاد و زنجیره وابسته (گندله، آهن اسفنجی، کنسانتره و …) از این پس بتوانند بدون نیاز به هر گونه مجوز نسبت به ساخت کارخانه اقدام کنند."

درتوجیه اعلام این خبر آمده است: "در گذشته شاید تنها افراد خاصی آن هم با برخورداری از رانت و نفوذ در وزارتخانه و امضاهای طلایی می توانستند نسبت به احداث چنین کارخانجاتی وابسته به فولاد و زنجیره فولاد اقدام کنند، اما با این مصوبه وزارت صمت، سرمایه‌ گذاران و علاقه ‌مندان می‌توانند در این حوزه نقش و فعالیت بیشتری داشته باشند."

البته برکسی پوشیده نیست که نه تنها در صنعت فولاد بلکه درتمامی شئونات کشور امضاهای طلایی وفضای ایجاد رانت و ویژه خواری باید حذف شده و همه امور شفاف سازی شود تا ریشه مفاسد خرد و کلان اقتصادی خشکانده شود وهیچ عقل سلیمی بااین موضوع مخالفتی ندارد امابحث اصلی این مقاله براین مبناست که مادر صنعت فولاد و تمامی زنجیره آن دچار مشکلات اساسی و عدیده ای هستیم که مهمترین این مشکلات کمبود شدید مواد اولیه درسال های نه چندان دور خواهیم  بود.

در این میان ذکر یک نکته اساسی خالی از لطف نیست که بگوییم درسال۱۳۹۹، میزان تولید کنسانتره سنگ آهن در کشور معادل ۶۶ میلیون و ۵۰۰ هزار تن و در بخش گندله نیز میزان تولید ۶۶ میلیون و ۷۵۰ هزار تن بود، این در حالی است که میزان تولید آهن اسفنجی ۳۷ میلیون و ۱۸۰ هزار تن ثبت شد و میزان ظرفیت در فولادسازی نیز ۴۲ میلیون و ۲۰۰ هزار تن بوده که از این میزان ۳۱ میلیون و ۷۰۰ هزار تن شمش فولادی تولید شده است.

لذا اگر بخواهیم برتتور ایجاد واحدهای جدیدی فولادی بطور اعم واخص بدهیم بر این اساس، طرح های توسعه ای واحد های صنعتی تا سال ۱۴۰۴ در تولید آهن اسفنجی و سنگ آهن با کمبود جدی مواجه خواهند بود و عملا باید به سمت واردات سنگ آهن، کننسانتره، گندله، آهن اسفنجی و قراضه برویم تاهمین صنایع موجود و فعال تاسال ۱۴۰۰بتوانند به حیات و فعالیت خود ادامه دهند.

وقتی که براساس سیاست های غلط وایجاد بی رویه صنایع فولاد در زنجیره، درحال حاضر دوغول صنعت فولاد کشور یعنی ذوب آهن اصفهان و فولادمبارکه با کمبود شدید مواد اولیه روبرو هستند و آه وفغانشان گوش آسمان راکر کرده است!!!

احداث واحدهای جدید فولادی چه سود و منفعتی برای کشور وسرمایه گذاران دارد؟

وقتی براساس مفاد طرح جامع فولاد کشور ودیگر گزارش های رسمی و دولتی  برای رسیدن به افق ۱۴۰۴ که در آن تولید فولاد ۵۵ میلیون تنی ترسیم شده در حوزه تامین ماده اولیه سنگ آهن و آهن اسفنجی در زنجیره با مشکل مواجه خواهیم شد.

صدور بی رویه واحدهای فولادی باکدام منطق عقلانی مطرح شده و قصد اجرایی شدن آن را دارند؟

لذا به نظر می رسد درشرایط کنونی که برخی ازشرکت های بزرگ فولادی برای تامین مواداولیه خود در استرالیا، برزیل، آفریقاو.. دنبال خرید و یا اجاره معادن سنگ آهن هستند، این طرح جدید آخرین میخ را بر تابوت فولاد کشورخواهد زد وعملا چنان هرج ومرجی عرصه این صنعت را فرا خواهد گرفت که جمع کردنش کارآسانی نخواهد بود.

وقتی تصمیم قطعی براین شده است بخاطر کمبود شدید منابع آبی، من بعد صنایع فولادی درکنارسواحل خلیج همیشه فارس ایجادشوند، آیا براستی آن مناطق قادربه تحمل چنین وضعیتی هستند.

وقتی ازفلات مرکزی ایران تاسواحل خلیج فارس فاصله هست وناوگان حمل ونقل جاده ای کشور فشل تر ازآن است که بتواند مواد اولیه رابدانجا برساند و ناوگان ریلی هم تاسالیان سال بدانجا نخواهد رسید چرا باید چنین تصمیم نسنجیده وغیر کارشناسی شده اتخاذ شود که مانند هفت طرح فولادی معضلات اساسی همه جانبه ایجاد کند؟

برآنم که دست اندرکاران صنعت معدن وفولاد کشور به میدان بیایند وبا ارائه گزارش های کارشناسی و دقیق مخاطرات این امر را به مسئولین محترم وزارت صمت متذکر شوند.

آیا این خبر مفید بود؟
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
ارسال نظر: