با افزایش میزان توجه به اهمیت سرمایه‌گذاری در سال‌های اخیر، افراد بسیاری تصمیم گرفتند تا دارایی خود را در بورس سرمایه‌گذاری کنند. گام مقدماتی برای شروع فعالیت‌های سرمایه‌گذاری و دستیابی به نتایج مطلوب، آشنایی با مفاهیم ابتدایی و رایج در بازار سرمایه است. در ادامه این مطلب، برخی از مهم‌ترین اصلاحات و مفاهیم مرتبط با این حوزه معرفی خواهند شد.

تحلیل در بورس

سرمایه‌گذاران و معامله‌گران برای کسب بازدهی احتمالی، ابتدا با روش‌های مختلف، وضعیت دارایی‌های بورسی را بررسی می‌کنند. سپس با پیدا کردن مناسب‌ترین گزینه‌ها، نسبت به خرید یا فروش آن‌ها تصمیم‌گیری می‌کنند. در بازار سرمایه، روش‌های تحلیلی به سه دسته اصلی تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی و تابلوخوانی تقسیم می‌شوند.

تحلیل تکنیکال

در تحلیل تکنیکال، افراد نمودار قیمتی سهام یا سایر اوراق بهادار را در بازه‌های زمانی مربوط به گذشته بررسی می‌کنند. سپس با پیدا کردن الگوهای قیمتی تکرار‌شونده، تلاش می‌کنند تا تغییرات احتمالی قیمت در آینده را پیش‌بینی کنند. فرض اصلی در این روش تحلیلی، تکرار رفتار گذشته قیمت در آینده نمودار است.

به صورت کلی، تحلیل‌گران تکنیکال از نمودارهای مختلفی همچون نمودار شمعی، خطی، میله‌ای، هیکن آشی و … استفاده می‌کنند. هر یک از این نمودارها، از ویژگی‌های خاصی برخوردار هستند. افراد با توجه به سبک تحلیلی و استراتژی معاملاتی خود، می‌توانند مناسب‌ترین نمودار را انتخاب کنند.

تحلیل‌گران تکنیکال می‌توانند نمودار قیمتی را در دوره زمانی یا تایم فریم مدنظر خود بررسی کنند. تایم فریم به معنای بازه زمانی مشخصی برای بررسی تغییرات قیمت است. برای مثال در نمودار شمعی، هر کندل بیانگر تغییرات قیمت در دوره زمانی معین است. یعنی اگر تایم فریم روزانه انتخاب شود، هر شمع اطلاعات قیمتی در یک روز معاملاتی را به نمایش در خواهد آورد.

تحلیل بنیادی

این روش تحلیلی، در بررسی وضعیت سهام شرکت‌های بورسی کاربرد دارد. تحلیل‌گران بنیادی با مطالعه صورت‌های مالی، وضعیت کلی شرکت‌ها را بررسی می‌کنند. در نهایت با استفاده از روش‌های ارزش‌گذاری مختلف، قیمتی را به عنوان ارزش ذاتی هر سهم به دست می‌آورند.

در تحلیل بنیادی این اعتقاد وجود دارد که قیمت سهم، به ارزش ذاتی آن نزدیک خواهد شد. بنابراین اگر قیمت حال حاضر معاملات یک سهم، پایین‌تر از ارزش ذاتی آن باشد، آن سهم برای سرمایه‌گذاری ارزنده خواهد بود. همچنین در صورتی که قیمت معاملات سهم بالاتر از ارزش ذاتی آن باشد، تحلیل‌گران فروش سهم را به عنوان گزینه مناسب انتخاب می‌کنند.

تابلوخوانی

روش دیگر تحلیل سهم در بازار سرمایه، بررسی اطلاعات موجود در تابلوی معاملات آن سهم است. در تابلوخوانی، اطلاعاتی مانند حجم معاملات، حجم عرضه و تقاضا، معاملات حقیقی و حقوقی، ارزش معاملات و برخی اطلاعات دیگر مورد بررسی قرار می‌گیرند. تحلیل‌گران تلاش می‌کنند تا به کمک روش تابلوخوانی، جریان پول هوشمند و ورود یا خروج سرمایه سنگین از یک سهم را رصد کنند.

برای مثال، یکی از کاربردهای مهم تابلوخوانی، بررسی اردر ترس و اردر حمایت ثبت‌شده در تابلوی معاملات سهم است. سفارش یا اردر ترس، سفارش فروشی با حجم بالا است که با هدف القای ترس منفی شدن سهم در یک جلسه معاملاتی ثبت می‌شود. در نتیجه ثبت این سفارش توسط سهامداران عمده یک سهم، سرمایه‌گذاران خرد نیز دچار ترس می‌شوند و سهام خود را می‌فروشند. در نهایت، بازیگران بزرگ اردر ترس خود را حذف و سهام سایر سرمایه‌گذاران را خریداری می‌کنند.

در نقطه مقابل، سفارش یا اردر حمایت، سفارش خریدی است که با هدف ایجاد جو روانی مثبت نسبت به روند قیمتی یک سهم ثبت می‌شود. بازیگران تاثیرگذار یک سهم، این سفارش‌ها را در حجم بالایی بر روی تابلوی معاملات سهم ثبت می‌کنند. سپس سایر معامله‌گران خرد تصور می‌کنند که حمایت خوبی از این سهم در حال انجام است. در نتیجه، آن‌ها نیز سفارش خرید خود را ثبت می‌کنند تا از رشد احتمالی قیمت، نفع ببرند. در انتها، بازیگران بزرگ با حذف سفارش خرید، سهام خود را به خریداران خرد می‌فروشند.

استراتژی معاملاتی

معامله‌گران برای افزایش احتمال کسب نتایج مطلوب، باید برنامه جامع و شفافی برای انجام معاملات خود داشته باشند. استراتژی معاملاتی یک روش نظام‌مند برای خرید و فروش دارایی‌ها به شمار می‌رود. در یک استراتژی معاملاتی، قوانین دقیقی در رابطه با روش تحلیل، زمان‌بندی و نحوه انجام معاملات، اصول مدیریت ریسک و … تعیین شده است.

معامله‌گران از استراتژی‌های مختلفی برای انجام معاملات خود استفاده می‌کنند. برای مثال ممکن است فردی سیستم معاملاتی خود را بر مبنای الگوی شمعی خاصی تدوین کند. در همین حال فرد دیگری سبک پرایس اکشن را به عنوان روش تحلیلی خود انتخاب کند. همچنین عده دیگری، تحلیل بنیادی را به عنوان مبنای معاملات خود برگزینند.

به صورت کلی نمی‌توان بیان کرد که استراتژی‌های معاملاتی، برتری محسوسی نسبت به یکدیگر دارند. بلکه عامل تعیین‌کننده در رابطه با موفقیت یک استراتژی، نظم و پایبندی معامله‌گر به برنامه معاملاتی خود است. هر فرد می‌تواند با بررسی دقیق سبک‌های تحلیلی و همچنین رعایت اصول مدیریت سرمایه، استراتژی معاملاتی متناسب با ترجیحات خود را مشخص کند.

این مطلب رپورتاژ آگهی بوده و این پایگاه خبری در محتوای آن هیچ نظری ندارد