رابعه اسکویی
بازگشت رابعه اسکویی به تلویزیون | جادوگری خانوم بازیگر برای مخاطبین
رابعه اسکوری در جدیدترین نقش خود در قالب یک جادوگر ظاهر شده است.
به گزارش شما و اقتصاد، رابعه اسکویی یکی از بازیگران ایرانی است، رابعه اسکویی حواشی بسیاری دارد. رابعه اسکویی طرفداران بسیاری دارد. رابعه اسکویی مدتی از کشور خارج شد. رابعه اسکویی در این مدت تمام موهای خود را تراشید.
به بهانه پخش فصل دوم این مجموعه از شبکه یک با رابعه اسکویی که این روزها به لحاظ تغییرات ظاهریاش البته به واسطه کاهش وزن، حسابی در فضای مجازی مورد توجه قرار گرفته و بسیار پربحث شده، گفتگو کردیم.
این روزها در فضای مجازی درباره تغییر چهره شما خیلی صحبت میشود. آنها را دیده یا شنیدهاید؟
چهرهام عوض نشده. فقط در عرض یکسال و اندی ۴۰ کیلو لاغر شدم، همین
خب، همین لاغریتان در فضای مجازی موردتوجه مردم بوده و خیلیها دوست دارند بدانند چطور لاغر شدهاید؟
با جراحی «بای پس کلاسیک» در عرض یکسال و اندی ۴۰ کیلو وزن کم کردم. خیلیها میپرسند رژیم گرفتهام یا نه؟ حقیقت این است که با رژیم گرفتن نتیجه چندانی نگرفتم و عمل کردم و از این کار هم خیلی راضی هستم. البته الان برای حفظ نتیجه کار، پیادهروی و کمی هم ورزش میکنم. البته که عمل جراحی چهره و زیبایی نداشتم فقط، چون یکی از عوارض کاهش وزن ناگهانی خراب شدن پوست است، زیرنظر پزشک زیبایی مراقب بودم پوستم اصطلاحا نریزد و شادابیاش حفظ شود.
خودتان هم بازخوردی در این زمینه از سوی مردم گرفتهاید؟
بازخوردهای مثبت زیاد بود، خیلیها میگفتند سنت کمتر شده، اما یک نفر در صفحه شخصیام پیام داده بود که خانم اسکویی ۶۰ سال جوانتر شدی. وقتی این پیام را خواندم کلی خندیدم.
پس اهل فضای مجازی هستید؟
واقعیت را بگویم؟
بله حتما.
فعالیت در فضای مجازی را چندان بلد نیستم. یک صفحه در اینستاگرام دارم که توسط خواهرم که ادمین صفحه است، اداره میشود. چون دوست ندارم کسی وارد حریم شخصیام شود.
پس برویم سراغ ورودتان به عرصه هنر. مثل بسیاری از بازیگران، بهخاطر علاقه دوره کودکی وارد این حرفه شدید؟
نه. اصلا از بچگی دوست نداشتم بازیگر شوم. خیلی اتفاقی وارد این حرفه شدم.
چرا؟ کمی بیشتر توضیح میدهید؟
حدود ۳۰ سال پیش به خاطر فوت مادرم دچار افسردگی شده بودم و به پیشنهاد دوستان در دورههای آموزش گریم شرکت کردم. کلاس کناری گریم، آموزش و تمرین بازیگری و تئاتر بود. یک آقایی که بعدها متوجه شدم دستیار استاد سمندریان بود، وقتی من را دید گفت چهرهات به یکی از نقشهای ما میخورد، بیا و بازی کن. اول قبول نکردم و گفتم من بازیگر نیستم، ولی وقتی اصرار کرد، رفتم و در نقش پیشنهادیشان بازی کردم و این موضوع موجب ورودم به عرصه بازیگری شد.
یادتان هست چه تئاتری بود؟
تئاتر «قصه زندگی» بود که در تالار وحدت روی صحنه رفت. واقعا تجربه شیرین و خوشایندی بود. چون بعد از آن با استاد سمندریان آشنا شدم و دورههای بازیگریشان را گذراندم و بلافاصله در چند تئاتر کار کردم.
با نزدیک به ۳ دهه بازیگری، کدام نقشتان را بیشتر دوست دارید؟
در کارنامه هنریام کارهای بسیار خوب هست؛ در کنارش کارهای بد هم داشتهام. البته منظورم از کارهای بد، نقشهای تکراری است که به ناچار و صرفا برای امرار معاش پذیرفتم. فارغ از این موضوع، همه کارهایم را کم و بیش دوست دارم.
اگر بخواهید انتخاب کنید کدامیک گزینه اصلیتان خواهد بود؟
نقشهایی را که در فیلمهای «سگکشی»، «شیرین» و «خاله جون کوکب و غنچه» بازی کردم، خیلی دوست دارم. بازی در فیلمهای سگکشی و شیرین و کار کردن با کارگردانان بنامی مثل بهرام بیضایی و عباس کیارستمی برایم مثل یک دانشگاه بود. در فیلم «خاله جون کوکب و غنچه» هم نقش یک دختر ۸ ساله را بازی میکردم و انگار کودکی خودم بود و از این نظر برایم خیلی جالب و پرچالش بود.
شخصیت کدامیک از آنها شبیه رابعه اسکویی است؟
در همه نقشهایم، هم خودم هستم و هم خودم نیستم.
یعنی چه؟
در واقع بازیگر با هر کاراکتری که بازی میکند به دنیا میآید و به بار مینشیند که آن کاراکتر، هم شبیه اوست و هم شبیهاش نیست. پس میشود گفت نقشهایم به نوعی همه شبیه خودم بودند.
فکر میکنید بعد از بازی در کدام شخصیت و سریال معروف شدید؟
سال ۱۳۷۹ وقتی که در مجموعه پلاک ۱۴ بهکارگردانی آقای مهران مدیری در نقش شبنم، ظاهر شدم خیلی سر زبانها افتادم و تا سالها بعد مردم من را به نام شبنم میشناختند. این مشهور شدن برایم خیلی جذاب و شیرین بود.
**شهرت و محبوبیت کدام بیشتر برایتان اهمیت دارد؟
قطعا محبوبیت. چون شهرت و معروف بودن یک روزی فراموش میشود، اما محبوبیت همیشه ماندگار است. خدا رحمت کند خانم نادره خیرآبادی را؛ همیشه به من میگفت دخترم سعی کن محبوب دلها باشی نه معروف؛ من هم سعی کردم محبوب باشم. حالا هم خدا را شکر میکنم که مردم دوستم دارند و وقتی من را میبینند لبخند میزنند.
در سالها فعالیت هنری برای ایفای نقشهایتان با چالش هم مواجه شدید؟
نقش طلا در سریال مستوران که یک نقش منفی است برایم خیلی چالشبرانگیز بود.
چه چیزی باعث شد پس از سالها بازیگری در نقشهای کمدی و مثبت، یک نقش منفی را بازی کنید؟
قسمتهای اول مستوران را آقای سیدجمال حاتمی که از دوستان قدیمی من هستند، کارگردانی کرد و به من گفت: این کاراکتر مخصوص توست و اصرار کرد که این نقش را قبول کنم. ابتدا از این حرف و پیشنهاد تعجب کردم، ولی بعدا متوجه شدم که چقدر درست میگفت. جا دارد اینجا از ایشان بهخاطر نگاهی که به من داد و اینکه به تواناییهای من اعتماد داشت، تشکر کنم.
نگران نبودید مخاطبی که تا امروز رابعه اسکویی را بهعنوان یک بازیگر کمدی میشناسد، او را در نقش یک ساحره سیاه نپذیرد؟
نهچندان. من فکر میکنم هر بازیگر باید این فرصت و توانایی را داشته باشد که خودش را در نقشهای گوناگون محک بزند و به چالش بکشد.
برای ایفای نقش ساحره بهعنوان نخستین نقش منفی در قاب تصویر با چه مشکلاتی مواجه شدید؟
خب، «طلا» یک ساحره است و شخصیت منفی دارد؛ چیزی که از شخصیت واقعی من خیلی دور است. برای رسیدن به نقش طلا با آقای حاتمی خیلی کلنجار رفتیم و بالاخره بر چالشها غلبه کردیم.
**لباسها و گریم سنگین کاراکتر طلا آزاردهنده نبود؟
با وجودی که ساعتها زیر گریم بودم و خستهکننده بود، اما حقیقتا همان گریم سنگین و لباسها باعث شد که به نقشم نزدیک شوم و «طلا» بشود آنچه باید. برای این موضوع واقعا از طراح گریم و طراح لباسم بسیار سپاسگزار و ممنونم.
به نظرم ترانه علیدوستی واقعأ بازیگر خوبیه هر چند دچار حاشیه شده ولی از بعضی از بازیگرا بدتر که نیست رفتند هزار تا کار انجام دادند و برگشتند ودوباره فیلم بازی کردند من ترانه خانم رو دوست دارم ایشون یکی از سرمایه های فرهنگی این کشورها ولایت دید مشکلش کجاست وحلش کرد . نه اینکه مثل مهناز افشار که ایشون هم مشکل آنچنانی نداشتند ولی چون به مشکلاتشان رسیدگی نشد رفتند و آبروی خودشون وایرانیها رو بردند در صورتی که من ایشون رو هم دوست داشتم شاید بازیگر پر مهارتی نبود مثل خانم علیدوستی ولی میمیک واستایل وخنده هاشون جذاب بود خانم علیدوستی و متولیان امور سینما و تلویزیون ایران لطفاً حداقل در این برهه که مردم دوستتون دارند به مردم رحم کنید ومشکلاتتون رو حل کنید تا مردم از ندیدن بازیهای ترانه خانم دلتنگ نشن لطفاً